آیا ایران واقعاً توان ایستادگی مقابل حملات نظامی آمریکا را دارد؟
این معادله در مورد سایر پایگاههای کشورهای همسایه ایران نیز وجود دارد. برخی از ایرانیها میگویند که موشکهای فاتح 100 دقت بسیار بالایی دارند و دست کم تاکنون سه نسل از آنها تولید شده است. ایرانیها این موشک را موشک لبنان می خوانند، چرا که برد آن و شرایط محیطی آن با جغرافیای لبنان تناسب زیادی دارد و اصلا برای همین کشور ساخته شده است.
فاتح البته می تواند پایگاههای آمریکا در قطر و امارات و عربستان سعودی را تهدید کند. همچنین تاسیسات نفتی و مراکز صادراتی در این کشورها نیز هدف این تهدیدات هستند.
ایران طبعا علاوه بر فاتح تعداد زیادی از موشک های شهاب 2 و شهاب 3 را در اختیار دارد، چرا که سالها از تولید انبوه آنها گذشته است. اینها می تواند سامانه های دفاع موشکی مستحکمی برای ایران در خلیج فارس یا حتی افغانستان ایجاد کند.

دو
عامل اساسی وجود دارد که عوامل اصلی تردید آمریکا در ورود به ماجراجویی
نظامی با ایران به شمار میورد، اول اینکه منحصر شدن این جنگ در مرزهایی که
آمریکا میخواهد باقی بماند، سخت است. نکته دوم اینکه جنگ بر ضد ایران
اولین جنگی خواهد بود که ارتش آمریکا بر اساس شرایط جنگهای نوین باید وارد
آن شود، چرا که ایران ارتشی متعلق به یک قرن پیش ندارد، بلکه ایران به
خوبی نقاط قوت آمریکا را شناخته و تجهیزات لازم برای از بین بردن کارآیی آن
ها را فراهم کرده است.
به عبارت دیگر جنگ با ایران به
معنای یک عرصه برای به نمایش گذاشتن تکنولوژی برتر آمریکایی نیست، چرا که
ارتش آمریکا به خوبی میداند که در این جنگ در معرض ایجاد اختلال در
رادارها و سامانههای جی پی اس خود قرار می گیرد و حتی ممکن است هواپیماهای
بدون سرنشین نتوانند از طریق ماهواره با پایگاههای خود ارتباط بگیرند.به
این معنا آمریکا از فعالیتهای اطلاعاتی و الکترونیک محروم خواهد ماند.
این
در حالی است که این تجهیزات رکن اساسی دیدگاه های جنگی آمریکا در جنگ های
امروزی را شامل میشود. به عنوان مثال غیر ممکن است که آمریکا بتواند بدون
سامانه جی پی اس از سامانههای موشکی دوربرد خود استفاده کند. تنها راه
استفاده از تجهیزات در این شرایط استفاده از سامانههای لیزری یا دوربینی
خواهد بود و این نیز مستلزم استفاده از بمبافکن ها یا هواپیماهای بدون
سرنشین و پرواز آنها در نزدیکی هدف خواهد بود که خطرات دفاع هوایی ایران آن
را تهدید میکند.
این نگرانیها مبالغه یا ارزیابیهای صرف نیست،
بلکه تمام اینها مبتنی بر واقعیتهایی است که در میدان عمل به اثبات رسیده
است، به عنوان مثال ایران سال گذشته یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا را از
آسمان خود فرود آورد. آمریکایی ها در آن زمان از این اقدام غافلگیر شدند،
چرا که ایران ماهوارههای جاسوسی آمریکایی که بر فراز ایران قرار داشت را
کور کرد و این کار احتمالا با شعاع لیزر و پرتو آن در عدسی ماهوارههای
صورت گرفت.
نتیجه این حوادث
این است که ایران رادارها و تجهیزات اطلاعاتی را در اختیار دارد که
میتواند هواپیماهای رادارگریز و ماهواره های آمریکایی در مدار کوتاه را
رصد کند. این برای نظریه پردازان جنگی نگرانی های زیادی ایجاد میکند.
بمبافکن های بی 2 آمریکا که نوک پیکان آمریکا در حمله هوایی است، کند و با
قابلیت مانور پایین است، این بمبافکن ها بیشتر بر ویژگی اختفای خود حساب
میکنند تا بتوانند وارد حریم هوایی دشمن شوند و دفاع هوایی آن ها را هدف
قرار دهند، این در حالی است که ایران ثابت کرده که قدرت شکست دادن تکنولوژی
رادارگریزی آمریکا را دارد و به این ترتیب گرانقیمت ترین بمب افکن های
آمریکا که این کشور کمتر از 20 فروند از آنها را در اختیار دارد، هدفی
آسان برای دفاع ضد هوایی ایران به شمار میرود.
نظرات شما عزیزان: